به گزارش خبرگزاری «حوزه»، درباره سینمای دینی و استفاده از مضامین اسلامی در تولیدات سینمایی کشور، اظهار نظرهای متعدد و تعاریف بسیاری ذکر گردید که معمولاً به نظریههای شخصی استوار است، اما همه نظریات ارائه شده در یک نکته مشترک هستند، آنهم سبک خاص در ساختار فیلم های دینی می باشد. این اتفاق در حالی روی میدهد. در سینمای جهان مفاهیم به روش های مختلف به بیننده ارائه می شود. این مقدمه سرآغازی برای پرداختن به فیلم احضار روح 2 است که اخیرا در سینمای آمریکا به نمایش درآمده و فروش خوبی در گیشه داشته است.
این فیلم ساخته جیمزوان است که به واسطه موفقیت قسمت اول، کارگردانی قسمت دوم را نیز به عهده گرفت. فیلم روایتی از زندگی یک مادر میان سال به همراه فرزندانش سال 1977 در شهر لندن است، اما به تازگی تسخیر دختر کوچک خانواده توسط شیطان، اسباب ناراحتی مادر را فراهم کرده، از این رو اِد (پاتریک ویلسون) و لورن (ورا فارمیگ) که در این زمینه مشغول پژوهش هستند، وارد این پرونده میشوند.
*الگو گرفتن از کشیش برای جذابیت
معمولاً در سینمای دورن مایه وحشت، گرایش های مذهبی مهمترین فاکتور بوده و وقتی موضوعات ماورائی مطرح میشود، دیگر نمیتوان از نقش شخصیتهایی چون کشیش و اشاره هایی به شیطان در اینگونه فیلم ها چشم پوشی کرد، همه این عوامل با گره خوردن به انجیل شکلی تبشیری به خود میگیرد. این اتفاق در فیلم احضار روح 2 رخ میدهد، حتی در مواقعی این فیلم به طور کاملاً عیان، مسیحیت را تبلیغ میکند.
*تلاش برای تبشیر با هنرمندی بازیگران
برای مثال به سکانس پایانی فیلم اشاره میکنم. در صحنه پایانی فیلم شخصیت «اد» که دختر تسخیر شده را نجات داده، صلیبی را به وی میهد و میگوید؛ صلیب به او امنیت خواهد داد و در ادامه توصیه میکند در آینده صلیب را به شریک زندگی اثر اهدا کند.
این تبلیغ در شرایطی روی میدهد که قهرمان در مقابل شیطان ایستاده تا دختری را نجات دهد. با چنین شرایطی، مطمئناً کاراکتر مورد نظر مقبول مردم واقع میشود، برای همین توصیههای وی نیز پذیرفته شده و مخاطب با آن ارتباط برقرار خواهد کرد.
اما کمی هم به تعلیقهای پیرامون فیلم بپردازیم. در فیلم تنها یک شخصیت محور نبوده و شاید بتوان چهار شخصیت محوری تصور کرد، در برخی مواقع به پنج ضلعی تقسیم می شوند که همان شخصیت منفی فیلم است. نکته جالب اینکه شخصیت اصلی در ابتدا روحی است که در قالب یک پیرمرد نشان داده میشود، اما در ادامه میفهمیم آن روح به نوعی اثر شیطانی است که به وی اجازه ترک خانه را نمیدهد. لذا در فیلم لحظاتی وجود دارد داستان به صورت عادی پیش میرود، اما ناگهان با وارد آمدن شوک به قصه، باعث می شود، تماشاگر خسته نشده و به نوعی هیجان در تمامی بخشها جاری باشد.
*پرداخت به محتوای انجیل
نکته دیگر که باید در این یادداشت به آن اشاره داشت، فروش خوب اکران عمومی است، به نحوی که در دو هفته نخست، در صدر جدول فروش هفتگی قرار داشت. درباره فروش این فیلم میتوان این نکته را با کمی دقت متوجه شد. در تولیداتی که به احضار روح می پردازند، فاکتور اصلی انجیل است که معمولاً نقطه رهاییبخش شخصیتهای قصه می باشد. این اتفاق را میتوان در راستای جنگ نرمی توصیف نمود که غرب در پیش گرفته، اتفاقی که به شکل های دیگر در ماهواره نیز شاهد هستیم، برای مثال وجود کلیساهای خانگی که به صورت گسترده به تبلیغ می پردازند و متاسفانه تاحدودی نیز موفق بوده اند.
*سینماگران ایرانی برای دین چه کرده اند!
اما بیایید توضیحات فوق را به نوعی با سینمای خودمان مقایسه کنیم؛ آنچه واضح است اینکه ما به صورت عینی و عملی سینمایی با عنوان ژانر وحشت نداریم و آنچه که در این عرصه تولید شده، به هیچ وجه با استانداردهای جهانی همخوانی ندارد. معروفترین فیلم نیز در این زمینه «شب بیست و نهم»تولید دهه 60 است و اتفاقاً فروش خوبی هم داشت، اما این فیلم اثری کاملاً گیشه ای بود که در آن جوانب تبلیغی درباره دین اسلام مد نظر کارگردان قرار نگرفته بود. در کنار این فیلم چند فیلم دیگر همانند «طلسم»، «خوابگاه دختران» و ... نیز تولید شد که اغلب آنها کارهایی ضعیف بودند. برای همین در این حوزه فیلم فاخری نداشتهایم که در یادها باقی بماند، از این رو یکی از راههای اصلی که به واسطه آن میتوان تبلیغ دینی انجام داد را به روی خود بستهایم.